طب قرآني
۲- وَ نَزّلنَا عَلَيكَ الكِتَابَ تِبيَاناً لِكُلِ شَي هُدي و رَحْمَة وَ بُشْرَي لِلْمُسْلِمِينَ . ( نحل ۸۹) .
۳- وجود ۱۶۰ آيه در مورد تغذيه در قرآن كريم .
۴- وجود چهار كلمه فلينظر در قرآن كريم .
۵- اختصاص دو كلمه فلينظر به غذاي انسان .
۶- وجود چهار كلمه شفا در قرآن .
۷- شِفا يعني درمان، بهبودي و سلامتي.
۸- شَفا يعني بيماري و كسالت و از دست دادن سلامتي.
۹- اختصاص شفا به يكي از مواد غذائي ( عسل ).
۱۰- اختصاص شفا به قرآن در سه مورد ديكر .
۱۱- بدون غذا زندگي و ادامه حيات مفهومي ندارد = مرگ .
۱۲- غذاي انسان داروي او و داروي او غذايش بايد باشد .
۱۳- نوع تغذيه در رفتار و اعمال انسان تاثير بسزائي دارد .
۱۴- از اهميت غذا اين كه در زندگي اخروي به انسان آن را به عنوان پاداش مي دهند
توضيح چهارده مورد فوق
۱- هيچ تر و خشكي نيست كه در قرآن نباشد، اين آيه جامع و كامل بودن اين كتاب را ميرساند و بيان كننده كليه امورات زندگي و هر چيزي كه در زندگي انسان به آن نياز پيدا مي كند. اين آيه يكي از معجزات بزرگ الهي در قرآن كريم است. (دقت شود).
۲- خداوند متعال كتابي را براي ما انسانها فرستاد كه بيان كننده تمام مطالب در كليه زمينه ها است، علاوه بر آن مايه هدايت و رحمت و بشارت براي كل مسلمين بوده و در صورت درك و فهم اين كتاب و بكار گيري آن به سعادت و سلامت و موفقيت عظيمي خواهند رسيد.
۳- وجود (۱۶۰ ) آيه در زمينه غذا، اهميت غذا را مي رساند كه خداوند متعال چقدر به انسان ارزش قائل است و چقدر به سلامت و سعادت او علاقمند است.
۴- چهار كلمه فلينظر در قرآن كريم نشان دهنده اهميت موضوع است كه معمولاَ ما مسلمين از اين نكات با عظمت هشداري بي بهره ايم! چرا در مورد قرآن تفكر و تدبر نداريم.
توجه : فلينظر از نظر دستوري فعل امر بوده و انسان را ملزم به تحقيق و تدبر دراين زمينه مي كند.
دو مورد از فلينظرها را خداوند به غذاي انسان اختصاص داده است. (دقت شود).
الف : يك مورد به نوع غذاي انسان اختصاص داده شده است. (سوره مباركه عبس آيه ۲۴).
ب : يك مورد به كيفيت غذاي انسان اختصاص داده شده است. (سوره مباركه كهف آيه ۱۹).
ج : يك مورد به خلقت انسان اختصاص داده شده است. (سوره مباركه طارق آيه ۵).
د : يك مورد به اعمال انسان اختصاص داده شده است. (سوره مباركه حج آيه ۱۵).
حاصل اين چهار كلمه فرمول رياضي روبرو: ( خلقت انسان + اعمال انسان = غذاي انسان )
نتيجه: الف :
اختصاص كلمه فلينظر دو بار به غذاي انسان نشانگر اهميت بالاي غذا ست!
ب
: در صورت حذف غذا، خلقت مفهوم خود را از دست خواهد داد!
ج
: غذاي انسان برابر با خلقت و اعمال اوست!
۵- در قرآن كريم چهار بار كلمه شفا بيان شده است
.
الف
: سوره مباركه آل عمران آيه ۱۰۳
ب
: سوره مباركه توبه آيه ۱۰۹
ج
: سوره مباركه اسراء آيه ۸۲
د
: سوره مباركه نحل آيه ۶۹
نتيجه:
اختصاص
شفا به مواد غذائي مانند عسل كه حقيقتاً جاي تامل و بررسي است.
اختصاص
سه مورد ديگر به قرآن كه در واقع ِشفا به اين چهار مورد است.
(غذا
و كلام الهي است).
حقيقتاَ
براي هيچ موجودي زندگي بدون غذا ممكن نيست. بدون غذا امكان ادامه حيات امر محالي
است.
۶- در حقيقت غذاي انسان داروي اوست و داروي او
غذاي اوست!
در
جهان خلقت مي بينيم و پر واضح است كه حيواناتي كه در نقاط مختلف جهان زندگي مي
كنند نياز به دارو ندارند و معمولاَ بيمار نمي شوند.
توجه:
همه موجودات در جهان هستي طبق غريزه و فطرت خود غذا مي خورند. به جز انسان كه از
غريزه و فطرت خود عدول مي كند و هرج و مرج را اشاعه مي دهد. (روم ۳۰)
۷- نوع تغذيه در رفتار و كردار آدمي اثر بسزائي
دارد و مي تواند او را سخي و يا شقي كند.
خداوند
متعال در اين زمينه بيان زيبائي دارد، كه مي فرمايد:
يَا
اَيّهَا الرّسُلِ كُلُوا مِنَ الطّيّبَاتِ وَاعْمَلوا صَالِحاً اني بِمَا
تَعْمَلونَ عَليمٌ. ( سوره مباركه مومنون آيه ۵۱).
يا
در جاي ديگر خداوند متعال چنين مي فرمايد:
َميْتَهً اَوْ دَمَاً مَسْفوحاً اَو لَحْمِ خِنزير فَانّه
رِجْسٌ. ( سوره مباركه انعام آيه ۱۴۵).
نتيجه: از دو
آيه فوق چنين مي گيريم كه غذاي روزمره انسان چقدر در زندگي تاثير بسزائي را دارد!
الف
: مي تواند او را سعادتمند كند و به سرچشمه نور و حكمت سوق دهد. (پيامبر اسلام).
ب
: همچنين انسان شقي و پليدي ببار آورد. (نوع تغذيه).
۸- خداوند كريم به انسانها در سراي آخرت بر مبناي
اعمالي كه انجام داده اند پاداش و جزا مي دهد، از جمله:
به
نيكو كاران چنين پاداشي را در نظر گرفته است:
وَ
فَاكِهَةٌ مِمّا يَتَخَيّرُونَ . وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهونَ . وَ حُورٌ
عين . كَاَمْثَالِ الّلُولُوِ المَكْنُون . جَزَاٌ بِمَا كَانُوا يَعْمَلونَ . (
سوره مباركه واقعه آيات ۲۰ تا ۲۴).
نتيجه :
در اين آيات مي بينيم كه خداوند عظيم الشان به انسانهاي نيكو كار ابتدا غذا را
پاداش مي دهد، سپس نعمتهاي ديگر را ارزاني مي دارد. (دقت شود).
اما
خداوند كريم به بد كاران چنين جزائي را مي دهد .
لَآكِلُونَ
مِنْ شَجَرٍ مِنْ زُقّوم. (سوره مباركه واقعه آيه ۵۲).
نتيجه :
باز در اين آيه مي بينيم كه خداوند به بدكاران به عنوان جزا غذا (زقوم) مي دهد.
باز
هم به اهميت غذا پي مي بريم كه چه در بهشت و چه در جهنم و چه در اين جهان غذا حرف
اول را مي زند و بدون غذا در هيچ جهاني زندگي امكان پذير نيست!
البته
دلائل قرآني بسيار زياد است، اگر بخواهم همه را بيان كنم نياز به كتاب مستقلي
دارد!
در
آينده نزديك اين كتاب را به دوستاران طب قرآني تقديم خواهم كرد انشاالله.
ضمناً
ياد آور شوم كه ممكن است افراد ناآگاه و مغرض چنين مطلبي را عنوان كنند كه چرا
صحبتي از ائمه معصومين به ميان نيامده است و آن را مستمسك قرار دهند و از آن
استفاده سوء نمايند!
در
جواب اينگونه افراد بايد عنوان كنم كه وقتي صحبت از قرآن مي شود در حقيقت عترت در
دل قرآن نهفته است، زيرا پيامبر گرامي در اين مورد مي فرمايد:
(اِنّي
تَاركٌ فيكُمُ الثَّقَلَينِ كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتي وَ اَهْلَ بَيتي لَنْ
يَفْتَرِقَا … )
در
حقيقت كلمه ( لَنْ ) نفي ابد است. يعني قرآن و عترت تا ابد از يكديكر جدا شدني
نيستند. (دقت شود).
جالب
اينكه ائمه معصومين (ع) چقدر در مورد غذا و بهداشت آن توصيه كرده و ما را به رعايت
آن تشويق نموده اند.
حضرت
علي (ع) در اين مورد كلام گهر باري دارد كه مي فرمايد: ( وصيتي است براي فرزندان
خويش) در حقيقت توصيه ايست براي ما انسانها، با رعايت اين نسخه از طبيب بي نياز
خواهيد شد.
(نسخه
حضرت علي (ع) براي پيشگيري از بيماريها)
¤
تا زماني كه گرسنه نشده ايد سر سفره ننشينيد.
¤
كمي قبل از سير شدن دست از غذا برداريد.
¤
هنگام خواب اجابت مزاج كنيد.
با
رعايت سه مورد بالا در عمل مي بينيم كه پيشگيري از بيماريها به راحتي انجام مي
گيرد.
توجه: ائمه
معصومين (ع) براي پيشگيري و درمان غذا را توصيه مي كنند و دقيقاً با قرآن كريم
سنخيت كامل دارد!
اهداف
طب قرآنی
۱- مهمترين
و اساسي ترين اهداف طب قرآني پيشگيري از بيماريهاي جسمي و روحي است.
۲- پيشگيري امري است مهمتر از درمان.
۳- با پيشگيري حقيقي در اين طب فرهنگ قرآني ايجاد
و ساخته مي شود.
۴- در اصل اشاعه فرهنگ قرآني همان طب قرآني است
در بدست آوردن سلامتي.
۵- در طب قرآني ، غذاي اصلي انسان كه در قرآن
بيان شده است اشاعه داده مي شود.
۶- انسان با مصرف غذاي بيان شده در قرآن پيشگيري
از بيماريها را انجام مي دهد.
۷- با اشاعه فرهنگ طب قرآني روابط اجتماعي سالمي
ايجاد مي شود.
۸- با اشاعه طب قرآني آداب غذا خوردن صحيح را فرا
خواهيم گرفت.
۹- با فراگيري آداب غذا خوردن، از مبتلا شدن به
بيماريها پيشگيري خواهد شد.
۱۰- با رعايت فرهنگ قرآني پيوسته سالم و شاد زندگي
خواهيم كرد.
۱۱- با رعايت فرهنگ قرآني رواني شاد و افكاري آرام
خواهيم داشت.
۱۲- با طب قرآني، سالم و تندرست زندگي كنيد.
۱۳- هنگام كسالت و بيماري با رعايت فرهنگ طب قرآني
سلامتي را هرچه سريعتر بدست آوريد.
۱۴- با رعايت فرهنگ قرآني بيماريهاي صعب العلاج
را بزودي از بين خواهيد برد.
۱۵- سلامتي و تندرستي نعمتي است از نعمات بزرگ
الهي كه توسط قرآن به انسان هديه شده است.
۱۶- با داشتن قرآن و عمل به آن از درد و رنج روحي
و جسمي رهائي خواهيد يافت.
۱۷- طب قرآني يكي از طبهاي موجود در جهان است كه
شگفتي مي آفريند.
۱۸- اهداف اصلي اين طب آرزوي سلامتي همه مردم جهان
است.
۱۹- افراد زيادي هستند كه با رعايت طب قرآني
سلامتي را بدست آورده اند از جمله تعدادي از دوستان پزشك .
۲۰- از بركات طب قرآني همين بس ،كه تعدادي از
خانمهاي نازا فعلاً صاحب فرزنداني هستند. ( درمان بيماري آندومتريوز توسط غذاي
روزانه).
۲۱- داروهاي اين طب همان موادغذائي روزمره زندگي
است!
۲۲- داروهاي اين طب هيچگونه عوارض جانبي نخواهند
داشت. ( عسل ، سبزيجات و ميوه جات و جوانه ها و ساير مواد خوراكي).
۲۳- داروهاي اين طب بسيار خوش طعم و خوشمزه بوده و
در حداقل زمان اثر گذار هستند و با استفاده از اين داروها بيماري بسرعت جاي خود را
به سلامتي واگذار خواهد كرد.
۲۴- بهبودي بيماري و رفع كسالت، هزينه اي در بر نخواهد
داشت.
۲۵- با اشاعه فرهنگ طب قرآني از صرف هزينه هاي
بيمورد جلوگيري خواهد شد.
۲۶- در طب قرآني داروهائي ( مواد غذايي ) وجود
دارد كه در ساير طبها به آن اشاره نشده است.
۲۷- در طب قرآني آنزيم LDH و CPK
به راحتي قابل پيشگيري و كنترل است.
۲۸- در اين طب بسياري از جراحي ها نياز نبوده و با
يك رژيم غذائي مناسب بيماري بهبودي خواهد يافت (قلب، افتادگي رحم و مثانه و … ).
۲۹- با رعايت و پيشگيري، انسان ديگري خواهيم شد با
افكاري سازنده و متعالي.
۳۰- با رعايت قوانين اين طب از وابستگي هاي بيمورد
نجات خواهيم يافت.
مراجع علمی طب قرآنی
ممكن است
كه دوستان گرامي چنين سوالي در ذهن داشته باشند كه پايه و اساس طب قرآني چيست؟
در
جواب بايد گفت: كه سوال بسيار جالبي است!
براي
بيان اين طب از مراجع زير استفاده هاي بسيار ارزنده و مفيدي شده است، زيرا صرف علم
به كشور و گروه خاصي تعلق ندارد و علم و دانش متعلق به همه مردم جهان است.
متاسفانه افرادي پيدا مي شوند و علوم را طبقه بندي كرده و آن را به كشور خاصي نسبت
ميدهند!
مانند
: علوم غربي يا علوم شرقي ويا طب غربي، طب شرقي، در حالي كه طب، طب است شرقي و
غربي ندارد.
تنها
تفاوت در قديم وجديد بودن آن است . حسن طب جديد و مدرن بررسي سلول است و طب قديم
بيشتر علل بيماري ها را مورد بررسي و مداقه قرار ميدهد .
نتيجه: پس هر دو طب در مورد بيماريها و درمان انسان صحبت مي كنند، هر كدام به
زباني!
بنده
نيز از اين روش استفاده كرده وطب قرآني را توضيح مي دهم در واقع استفاده ابزاري
است، اين چيزي نيست به جز لطف خاص الهي كه به بنده حقير داده شد. كه شكر گذار
الطاف بيكران الهي هستم و خواهم بود.
اما
مراجع اصلي و علمي اين طب عبارتند از:
۱- قرآن كريم
۲- طب قديم سرزمين ايران عزيز خودمان
۳- طب جديد يا مدرن و كلاسيك امروزي
۱- قرآن : كتابي است كه بيان كننده كليه علوم است
البته بصورت اشاره و جزئي . قرآن كريم در اين باره چنين مي فرمايد :
الف
: ولا رطب و لا يابس الا في كتاب مبين ( انعام ۵۹ )
ب
: و نزلنا عليك الكتاب تبياناً لكل شي هدي و رحمة وبشري للمسلمين ( نحل ۸۹ )
ج
: سوره مباركه لقمان ۲۷ و سوره مباركه كهف ۱۰۹
۲- طب قديم : بيان كننده بيشتر
علل بيماريهاي اتو ايميون، آناتومي و كار كرد اندامهاست.
الف
: بيان طبع ها ومزاج ها ي آدمي
ب
: بيان طبع ها و مزاج هاي غذا
ج
: بيان طبع ها و مزاج هاي فصل ها
د
: ساير مطالب ديگر
۳- طب جديد و امروزي : بررسي
سلول
الف
: بيان رابطه سلولي
ب
: فيزيولوژي
ج
: بيوشيمي
د
: شيمي آلي
ه
: كاركرد اندامها و رابطه بين آنها و ...
همانطور كه قبلاً بيان كردم مبنا، طب غربي نيست
بلكه استفاده ابزاري است براي بيان مسائل علمي در محافل علمي براي افرادي كه با
طب جديد آشنائي دارند.
مهمتر
از همه داروهاي اين طب است كه همگي مواد غذائي روزمره زندگي است. بعنوان مثال:
براي درمان هليكوباكتر پيلوري معده يك رژيم غذائي سه تا چهار روزه لازم است كه
بيمار فقط از شربت عسل با ليمو ترش تازه و يخ استفاده مي كند و بيماري به لطف الهي
از بين ميرود .
ولي
در طب غربي (به بيان بعضي ها) درمان اين بيماري بين يك تا دو ماه با روزي ۱۲
تا ۱۴ قرص و كپسول آنتي بيوتيك بيمار بايد مصرف كند
تا شايد برطرف شود.
خداوند
متعال كساني را هدايت مي كند كه حقيقتاً در جستجوي حق و حقيقت باشند و غرض و مرضي
در قلب نداشته باشند.